نویسنده لیلا | تاریخ : پنج شنبه 1 بهمن 1394
تأثیر فرهنگ اسلامی و مسجد در عفاف و حجاب جوانان
ثریا حسن پور کارشناس علوم تربیتی دانشگاه پیام نورارومیه
چکیده
در این مقاله بر آنیم تا با بررسی فرهنگ اسلامی و ویژگی های آن، نقش مسجد و عملکرد های فرهنگی اجتماعی مذهبی مسجد،پوشش اسلامی چگونه می باشدو ذهن جوان در مورد پوشش چگونه است را بیان نماییم. در مورد سازمانها ومسجد که خود نوعی سازمان غیرانتفاعی می باشد می توان گفت: آنچه باعث مؤفقیت سازمان ها و بقای آنها در میدان رقابتی می شود، در درجه نخست، اعتماد به نقش و جایگاه مشتری و ارباب رجوع در بقا و تداوم کاری سازمان است؛ و در درجه بعد، ایجاد ساختار سازمانی مشتری محور است. مسجد هم که سازمانی غیرانتفاعی و نهادی اجتماعی است و فعالیت های دینی، فرهنگی، آموزشی در آن انجام می گیرد، باید به مسئله رضایتنمازگزاران توجه نماید. همان طور که درباره دیگر سازمان ها شرط بقا در میدان رقابت، رضایت مشتریان و وفاداری آن ها است، مساجد نیز برای اینکه مورد توجه مردم و جوانان قرار گیرند و در مقابل سازمانهای رقیب (هرسازمانی که بخواهد نقش مساجد را کمرنگ کند) ایستادگی کنند، باید با اجرای برنامه های مناسب و جذب کننده، جایگاه مادی و معنوی خود را حفظ کنند. مسجد برای بقای خود باید با در نظر گرفتن همه رقبا، به شهروندان اطراف مسجد خدمت رسانی کند. به عبارت دیگر، مسجدی که در خدمت انسان ها و جوانان و پرورش استعدادهای آن ها است موفق تر و ماندگارتر خواهد بود. بنابراین، اگر جوانان به گونه ای برنامه ریزی شده و مفید در مساجد پرورش یابند، هیچ تبلیغاتی نمی تواند آنانا را از دین دور کند و اگر به دلایلی از مسجد دور شوند، این دور شدن موقتی است و مجدداً به مسجد باز خواهند گشت یعنی حضور همیشگی در این پایگاه موجب تربیت اسلامی و دوری از انحرافات می شود و تبلیغات و توطئه های دشمنان علیه جوانان بی اثر می شود.
مقدمه
در محیطی که سازمان ها برای جلب مشتریان رقابت می کنند، رضایت مشتری عاملی کلیدی در کسب برتری و موفقیت سازمان است؛ چرا که موجب سودآوری و وفاداری مشتری به سازمان می شود. رضایت مشتری، واکنشی احساسی است که از تعامل با سازمان با مصرف محصول حاصل می شود. رضایت، از درک تفاوت بین انتظارات مشتری و عمکرد واقعی سازمان در خدمت رسانی حاصل می شود و نشان می دهد که محصول با خدمات سازمان تا چه سطحی نیازها و انتظارات مشتری را برآورده کرده است. توانایی جذب مشتریان به چند دلیل اهمیت دارد، اولاً، مشتریان ناراضی، علیه سازمان تبلیغ منفی می کنند؛ ثانیاً، بین رضایت مشتری و وفاداری و سودآوری، رابطه قوی و مثبت وجود دارد.مساجد نیز، که سازمانی غیر انتفاعی و مذهبی اند، از این موضوع مستثنا نیستند و اگر در آنها نسبت به خواسته ها و انتظارات مراجعان(نمازگزاران و جوانان) بی توجهی شود، رضایت و وفاداری آنها نسبت به این اماکن کمتر می شود و تمایل کمتری به شرکت در برنامه های مساجد دارند. متأسفانه، در بعضی از مساجد بی توجهی نسبت به خواسته مردم، به خصوص جوانان و نوجوانان و همچنین تعصب شدید به برنامه های سنتی، باعث شده آن ها به تدریج از مساجد فاصله بگیرند و نسبت به گذشته، برای این اماکن اهمیت کمتری قایل شوند. گذشته از این، ممکن است افرادی که به دلایلی از مساجد فاصله گرفته اند، بردیدگاه افراد دیگر، تأثیر گذاشته و آن ها را نیز به مساجد بدبین کنند (یازرلو و ابراهیمی و عباسی،1392،ص2). وحجاب که به عنوان پوششی برای زن بهترین وزیبا ترین امانتی است که خداوند درفطرت زن به ودیعه نهاده است وزن باقبول چنین امانتی درمیان دیگرموجودات هستی برخودمی بالد .وجوب حفظ حجاب وپوشش برای زنان به خصوص دختران جوان که دریک محیط اجتماعی زندگی می کند اجتناب ناپذیراست.ازآنجا که زن ومرد درجهت رفع نیازهای فردی واجتماعی ،مادی ومعنوی خودملزم به زندگی اجتماعی هستند وصرف نظرازمشارکت درفعالیت های اجتماعی ناگزیراست که دراجتماع حضورپیداکند لذا زنان به حکم فطرت که همانامصونیت وحفظ امانت الهی است برای مشارکت درجامعه اسلامی نیازدارند که هماناحجاب است وحال آنکه جامعه هم برای سالم ماندن ازفتنه وفساد به حجاب بانوان محتاج است .اصولا مساله حجاب باحضورزن درجامعه وخارج ازخانه معنا پیدامی کند وارزش واعتبارخود رابه عنوان زینت زن نمایان می سازد لذا لزوم حضورزن درعرصه های اجتماعی ودرجهت رفع نیازهای مادی ومعنوی خودواجتماع ضرورت پیدا می کند.درجامعه مسئولیت هاوخدماتی وجودداردکه تنهابه دست توانای زن انجام می گیرد واگر هم مردان قادربه انجام آن باشند شان وحرمت زنان پایمال می شود دربرخی اوقات حقوق زن اعاده نمی گردد زنان باید باحفظ پوشش اسلامی وقبول مسئولیت های اجتماعی ضامن امنیت ،سلامت وبقای اجتماع باشند(کوهنورد،1388،ص4).
بیان مسئله
آنچه باعث مؤفقیت سازمان ها و بقای آنها در میدان رقابتی می شود، در درجه نخست، اعتماد به نقش و جایگاه مشتری و ارباب رجوع در بقا و تداوم کاری سازمان است؛ و در درجه بعد، ایجاد ساختار سازمانی مشتری محور است. این موضوع تا اندازه ای اهمیت دارد که امروزه، شرکت های کوچک و بزرگ در سطح بین المللی در بازار رقابت، به منظور ابداع راهکارهاو روش های جدید و کارآمدجذب مشتریان و جلب رضایت مشتریان قدیم، دائما، تحقیق و پژوهش می کنند.مسلماً، آگاهی از رضایت و یا عدم رضایت و سعی در برطرف کردن موانع ایجاد رضایت، به زمان یا مدت زمان معینی مربوط نمی شود، بلکه ارتقای خدمات رسانی و عملکرد سازمان ها و بررسی چالش های موجود، امری همیشگی است. مسجد هم که سازمانی غیرانتفاعی و نهادی اجتماعی است و فعالیت های دینی، فرهنگی، آموزشی در آن انجام می گیرد، باید به مسئله رضایت نمازگزاران توجه نماید. حجاب وعفاف به عنوان یک فریضه ی واجب الهی هستند که مطابق بافطرت انسان هامی باشند.حجاب وعفاف به عنوان دونماد فرهنگی ومنادی گویاوصادقی ازتعهد واعتقادات افرادنسبت به فرهنگ عمومی جامعه است.هویت اعتقادی هرجامعه براساس باورهای اعتقادی آن جامعه شکل می گیردومتضمن حفظ سلامت اخلاقی وایمان جامعه محسوب می شود.حجاب وعفاف مربوط به همان هویت فرهنگی اجتماعی و فرهنگ اسلامی جامعه است که تاکنون دستخوش تغییرات وفرازونشیب هایی بودوالبته عوامل مهم دیگری هم وجودداردکه وضعیت حجاب وعفاف رابه این شکل رسانده است.چون حجاب وعفاف ازنتایج ومظاهرایمان است بنابراین باید دردرجه اول برتحکیم ایمان وتقویت باورهای دینی افراد جامعه توجه کنیم به همین دلیل بایدآگاهی ها را بالا ببریم دیدگاه ودستاوردهای اسلام رابه طورجامع وزیبادررابطه با عفاف وحجاب ،مسئله آن،احکام ودستاوردهای مثبت آن در فرهنگ اسلامی را بیان کنیم.خداونددرآیه 59سوره احزاب خطاب به پیامبرش فرموده است:ای پیامبربه زنان ودختران خودبگوکه خویشتن راباچادربپوشندواین کاربرای آن که آنها به عفت شناخته شوندازتعرض وجسارت هوس رانان آزارنکشندبرآنان بسیاربهتراست وخداوند درحق خلق آمرزنده ومهربان است.عفاف وحجاب نه به عنوان یک اجبار وفشاراجتماعی بلکه به عنوان یک ارزش انسانی دینی،معنوی ویک باورقلبی که انسان هاراازآسیب های اجتماعی مصون می داردوجوددارد حجاب می تواند به زن این امکان رابدهدکه به عنوان یک انسان فعال با فعالیت های اجتماعی وفرهنگی همچون فرهنگ،سیاست واقتصاد رابطه حسنه برقرارکندحجاب بربُعدمعنوی انسان تکیه دارد وسعی می کندکه اورابه عنوان موجودی فعال که ازمهم ترین خصوصیاتش برقراری ارتباط منطقی بادیگران است مطرح سازد.حجاب به علت اینکه خصلت نمادین دارد می تواندجریان ارتباط وفعالیت دوقشرزن ومرد را درجامعه تنظیم کند حجاب اسلامی نه تنها منبع قدرت شگرف برای زن مسلمان است بلکه موجبات افزایش نفوذ قدرت وشخصیت فرهنگی رادراجتماع ایجادمی کند.زن می تواند درسایه حجاب به تکاپووفعالیت بپردازد بدون اینکه قدرت شخصیتی خودراازدست بدهد(مانند فعالیت درمسجد).حجاب زن راازافتادن درگودال نابودی وهلاکت نجات می دهدزنی که حجاب داردهمه چیزدارد ایمان، شخصیت،عزت،عصمت،آبرو وحیثیت اجتماعی (کوهنورد،1388،ص6).
همان طور که درباره دیگر سازمان ها شرط بقا در میدان رقابت، رضایت مشتریان و وفاداری آن ها است، مساجد نیز برای اینکه مورد توجه مردم و جوانان قرار گیرند و در مقابل سازمانهای رقیب (هرسازمانی که بخواهد نقش مساجد را کمرنگ کند) ایستادگی کنند، باید با اجرای برنامه های مناسب و جذب کننده، جایگاه مادی و معنوی خود را حفظ کنند. مسجد برای بقای خود باید با در نظر گرفتن همه رقبا، به شهروندان اطراف مسجد خدمت رسانی کند. به عبارت دیگر، مسجدی که در خدمت انسان ها و جوانان و پرورش استعدادهای آن ها است موفق تر و ماندگارتر خواهد بود.نتایج نظر سنجی های داخل کشور نشان می دهد دلیل اصلی عدم گرایش به مساجد، ضعف مدیریت مساجد است. عدم آگاهی کادر اجرایی مساجد از شیوه های صحیح مدیریت و چگونگی تعامل با گروه های سنی مختلف، کم رونقی مساجد و در بعضی موارد باعث عدم حضور جوانان فعال در مسجد شده است. به گونه ای که بعضی از مساجد به نمازخانه ای صرف بدل گشته و یا تعطیل شده اند. بنابراین، اگر جوانان به گونه ای برنامه ریزی شده و مفید در مساجد پرورش یابند، هیچ تبلیغاتی نمی تواند آنان را از دین دور کند و اگر به دلایلی از مسجد دور شوند، این دور شدن موقتی است و مجدداً به مسجد باز خواهند گشت یعنی حضور همیشگی در این پایگاه موجب تربیت اسلامی و دوری از انحرافات می شود و تبلیغات و توطئه های دشمنان علیه جوانان بی اثر می شوداما امروزه، مسئله مهم این است که چرا با اینکه در کشور ما مساجد، بیشتر، بزرگتر و زیباتر شده و هزینه های بسیاری برای آن ها صرف می شود و با وجودی که امکان رفع بسیاری از نیازهای افراد در این اماکن وجود دارد، ولی رفته رفته از جمعیت آن کاسته می شود. به خصوص جوانان و نوجوانان، که پایه اصلی جامعه هستندو باید بسیاری از ارزش های دینی (مثل عفاف و حجاب) را به نسل های بعد انتقال دهند، از مساجد و اماکن مذهبی فاصله می گیرند. یکی از آسیب های ناشی از خالی ماندن این اماکن مقدس، دین گریزی جوانان است و با توجه به انحراف های موجود در دنیای امروز، بعید نیست بسیاری از جوانان اعتقادات پوچ و بی ارزش را جایگزین اعتقادات دینی خود کنند. ادامه این وضع، یعنی بی اهمیت شدن دین برای جوانان و نوجوانان، باعث خواهد شد شیطان پرستی، غرب گرایی و حتی مذاهب انحرافی (مثل وهابیت و بهایی) آنها را تهدید کند. لذا برای جذب مردم، به خصوص جوانان باید در کنار روش های سنتی از روش های نوین استفاده کرد و با درک نیازها و انتظارات جوانان، آنها را هر چه بیشتر به این اماکن جذب کرد و به رضایتمندی آنها توجه کرد. (یازرلو و ابراهیمی و عباسی،1392،ص2).
پیشینه نظری
مسجد، یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار در شهرهای اسلامی است. در طول تاریخ شکل گیری شهرهای اسلامی همواره مساجد به عنوان فضاهای عمومی مهم و مردمی دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی بوده و در زندذگی مردم نقش محوری داشته اند (تقوایی، معروفی1389،ص1). در طی دهه های اخیر همزمان با فراگیر شدن مشکلات عدیده در شهر ها به ویژه در کلان شهرها، مفاهیمی چون «افزایش کیفیت محیط» در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی و اقتصادی در جهت تقابل با این مشکلات مطرح شده اند. امروزه، ارتقاء کیفیت محیط به ویژه در محیط های شهری، هدف مهم اجرای طرح ها و برنامه های شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود و پرداختن به فضاهای شهری و افزایش توانمندی های آنها از جمله ابزارهای مهم ارتقاءکیفیت محیط تلقی می شود براساس تحقیقات انجام شده «میان فضاهای شهری و نحوه استفاده از آنها و کیفیت محیط ارتباط معنا داری وجود دارد». فضاهای شهری می توانندابزار و معیار مناسبی برای ارتقاء و سنجش میزان کیفیت محیط در جامعه به شمار آیند. توجه به محیط و نحوه اثرگذاری بر آن از جمله دغدغه های اندیشمندان عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و شهری است. که هریک به نوبه خود در پی ارتقاء کیفیت محیط هستند. در این میان مسجد به عنوان یکی از عناصر مهم فضاهای شهری در شهرهای اسلامی می تواند نقش به سزایی در رسیدن به این هدف ایفا نماید در شهرهای اسلامی مسجد به دلیل پیشینه ی قوی در زمینه عملکردهای اجتماعی و اهمیت کالبدی، همواره به عنوان فضای شهری تأثیرگذار در میان سایر فضاهای شهری مطرح بوده است(تقوایی و معروفی،1389،ص2). درسال 1386دراستان مرکزی زیر نظر معاونت اجتماعی ناجا-اداره کل مطالعات اجتماعی/مقاله ای درمورد رابطه حجاب بافعالیت های اجتماعی وفرهنگی زنان توسط آقایان محمدابراهیم خاکی –عبدالرحمن علیزاده –مهدی ایزدیان تهیه وتنظیم شده است .نتایج حاصله دراین مقاله بیانگرآن است که درجامعه مسئولیت هاوخدماتی وجوددارد که تنهابه دست توانای زنان به انجام می رسد ومردان قادربه انجام آن نیستند واگرهم قادرباشند شان وحرمت زنان پایمال می شود بنابراین زنان باید باحفظ پوشش اسلامی وقبول مسئولیت های اجتماعی ضامن امنیت وسلامت وبقای اجتماع گردند.درسال 1388 درشهرتهران مقاله ای تحت عنوان رابطه حجاب با فعالیت های اجتماعی وفرهنگی زنان توسط علیرضا باوندیان نوشته شده است ازمجموع مطالب یادشده این نتیجه به دست می آید که رعایت حجاب وپوشش اسلامی برای زنان ومردان مومن ومسلمان تکلیف الهی است .رعایت آن علاوه براین که موجب عمل به دستورات الهی می شود شخصیت فردی اجتماعی ومعنوی انسان محجوب وپاکدامن سیر صعودی پیدا می کند ونردبان تعالی وترقی را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد وازسوی دیگردرتامین بهداشت روحی وروانی خانواده ها صفا ونورانیت وامنیت درجامعه نقش به سزایی ایفا می کند .زهرا ولی زاده درمقاله خود درباره حجاب وفعالیت های اجتماعی وفرهنگی زنان درسال 1388 نوشته است اینکه می گویند حجاب به خصوص چادرمانع حظورزنان درفعالیت های اجتماعی وفرهنگی است وازکارهای اقتصادی وپیشرفت علمی جلو گیری می کند همه ی این ها دلایل باطلی ومردمی می باشند وبهترین دلیل،وقوع آن است که وجودفعال زنان درجامعه درکلیه امورخدماتی واجتماعی –اداری وعلمی –اقتصادی دلیل منطقی براثبات این نظر می باشد.محمدعاصف عطایی درسال 1386 درمقاله خودتحت عنوان امنیت درسایه حجاب درقرآن/قرآن پژوهی مقالات قرآنی نوشته است دین مبین اسلام نه تنها با فعالیت های اجتماعی وفرهنگی زنان مخالف نیست بلکه زمینه حضور آنها را درفعالیت های اجتماعی وفرهنگی فراهم کرده است منتهی شرط حظوردراجتماع وفعالیت های سیاسی،فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی به خصوص برای قشر خانم های جوان ایجادامنیت لازم درجامعه خواهدبود وازجمله عوامل بسیارمهم واساسی که درجهت آرامش وآسایش فردوخانواده وامنیت دراجتماع نفش ایفا می کند داشتن حجاب وحیا ورعایت حجاب است(کوهنورد،1388،ص19).
نظریه تکامل اجتماعی
ایجاد سعه یا ضیق برای حجاب متناسب نظام ارزشی حاکم برجامعه اگرتهذیب اجتماعی که باید اساس تنظیم ساختارهای اجتماعی باشد هماهنگ با نظام ارزش های اسلامی نباشد آنگاه محتوای مباحث فرهنگی که براساس روش مجموعه نگری برپایه ارزش های مادی است سازگاربامسئله حجاب نخواهدبود چون مادی هاهمانگونه که مسئله حیات انسان رامادی محض توصیف می کنندتمام اعضای بدن انسان اعم ازغددوکارسلسله اعصاب ومغز را هم مادی می دانندالبته پرواضح است که مادی هادرنظام فکری خود جایگاه حجاب را تبیین نمی کنند بلکه برعکس آن (بی حجابی وفحشا)راتبیین می کنند.به عبارت دیگر مادی ها نه تنها درفرهنگ خود راه صحیح وقانونمند شده حجاب را ترویج نمی کنند بلکه آن رایک کارغیرعلمی معرفی می کنند.درهرحال حجاب وسیله یک ارتباط قاعده مندشده است نه اینکه ارتباطی باشد که آن ارتباط قاعده مندنیست چون هرج ومرج درارتباط درهیچ سطح از اجتماع قابل کنترل نیست کسی که نمی تواند ربط حجاب را باتکامل درک کند قطعا مسئله قاعده مند شدن تکامل راهم نمی تواند تفسیر کند درحالی که قاعده مندشدن ارتباط لازم برای تکامل است.درمیان همه ی متفکرانی که درباره حجاب اظهار نظر کرده اند جایگاه دانشمند شهید ونظریه پرداز اسلامی شهیدمرتضی مطهری جایگاه رفیع وارزشمندی دارد این دانشمنداسلامی درتعریف حجاب ازدیدگاه اسلام جمله ای که درعین ایجاز بسیار پرمحتوااست می فرمایدحجاب متانت است شهید مطهری حجاب را نه تنهادرظاهر بلکه دررفتارمی داند.متانت حالتی است که درمقابل آن جلف گری وجلب توجه است وقتی حجاب را تعریف می کند درواقع درصدد بیان آن مفهوم است که حجاب زن رادرعرصه اجتماعی به شکلی محفوظ می دارد که باعث جلب توجه نامحرمان به جاذبه های او نشود (کوهنورد،1388،ص15).
حجاب در قرآن
مسئله حجاب در سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا اين نكته به طور اجمال در سوره 31نور آمده است:
و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را [از نامحرم] فرو بندند ودامان خویش راحفظ کنند و زینت خود را جزآنچه نمایان است(مانند دست و صورت) آشکار نسازند و بايد روسرى خود را برسینه های خويش فرو اندازند وزینت و آرایشخود را آشکار نکنند جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا بردگانشان يا مردان تابع خانواده[سفیه و عقب مانده ]که به زن رغبت ندارند، يا كودكانى كه بر عورت هاى زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهاى خود را به گونه اى به زمين نكوبند تا آن زينتی که پنهان کرده اند (خلخال) دانسته شود. اى مؤمنان!همگى به درگاه خدا توبه كنيد تا شاید رستگار شويد.
در شأن نزول آيه 30 سوره نور « قل للمؤمنين يغضوا من أبصارهم ويحفظوا فروجهم...» جناب كلينى به سند خويش از سعد اسكاف نقل مى كند كه امام باقر(عليه السلام)فرمود: جوانى از جماعت انصار در شهر مدينه با زنى روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سر خود را پشت گوش هاى خود مى انداختند [در نتيجه، بنا گوش و گردن ايشان هويدا بود. ]وقتى زن از كنار وى گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان كه راه مى رفت وى را نظاره مى كرد و وارد كوچه اى شد و در حالى كه به پشت سر خود نگاه مى كرد به راه خود ادامه داد كه صورتش به استخوان يا تكه شيشه اى كه از ديوار بيرون زده بود برخورد كرد و شكست. وقتى آن زن از نظرش محو شد نگاه كرد و ديد كه بدن و لباسش خونين شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند خدمت رسول خدا مى رسم و او را از اين مسئله خبر دار مى كنم. پس خدمت رسول خدا شرفياب شد. پيامبر از حال وى جويا شد و او جريان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد: قل للمؤمنين يغضّوا من أبصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك أزكى لهم إنّ الله خبيرٌ بما يصنعون. سيوطى نيز اين شأن نزول را به نقل از ابن مردويه از امام على(عليه السلام)نقل كرده است. از اين شأن نزول مى توان استنباط كرد كه اولين آياتى كه در تشريع حجاب و بيان محدوده نظر نازل شده، همين آيات سوره نور است. گزارش هاى تاريخى حاكى از آن است كه مسلمانان بعد از نزول اين آيات، رويه متفاوتى را پيش گرفتند و با شنيدن اين آيات به ضرورت ايجاد تغييرات و دگرگونى هايى در چگونگى پوشش زنان پى بردند و به همين دليل بعد از نزول اين آيات، زنان با پوشش هاى متفاوتى در اجتماع حاضر مى شدند (کوهنورد،1388،ص22).
نقش مسجد در شکل گیری شهرهای اسلامی
واژه مسجد در قرآن، بیست و هشت بار آمده است و صریحا از مسجد به عنوان مکانی که مسلمانان در آن عبادت نموده و به وسیله آن ایمان به یگانگی خداوند را اظهار می دارد نام برده است. تکرار این واژه در قرآن و تأکید برنقش آن نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه مسجد در دین اسلام و میان مسلمانان است. با مطالعه تاریخ و تمدن اسلامی درمی یابیم که مساجد به عنوان عبادتگاه مسلمانان در طول اعصار از تحول و پویایی خاصی در کالبد و محتوا برخوردار بوده اند. این امر از طرفی ریشه در حس پرستش موجود در فطرت آدمی داشته و از طرف دیگر برخاسته از حس زیبایی دوستی انسان ها می باشد. مسلمانان در طول زمان تلاش کرده اند این حس زیبایی دوستی را در کالبد مساجد به تصویر کشیده و به خلق فضاهایی بپردازند که ضمن برآورنده حس زیبایی شناختی آنان نیز باشند. همچنین انسان ها بنابر نیاز فطری خود مجبور به زندگی جمعی هستند، ضرورت برطرف کردن این نیاز به حدی است که برخی معتقدند انسان بدون زندگی جمعی قادر به ادامه حیات نمی باشد و بقاء انسانی با زندگی جمعی او در آمیخته است. در طول تاریخ اسلام، مساجد در زندگی جمعی مسلمانان نقش مهمی داشته اند. شاید بتوان گفت در مقاطعی از تاریخ اسلام، مساجد یکی از مهمترین و منحصر به فردترین عناصر بروز زندگی جمعی بوده و به نوعی برقرار کننده ارتباط میان زندگی جمعی و مادی انسان و زندگی عبادی و فردی او بوده اند. در ایران نیز مساجد از دیرباز نقش مهمی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی ایفا نموده اند آنها از یک سو محل برگزاری مراسم عبادی بوده اند و از سوی دیگر، مکانی که زندگی اجتماعی ساکنان محلات را سازماندهی می کرده و به حل و فصل امور مردم می پرداخته اند . در تاریخ شهرهای ایران، به وفور نمونه هایی از این نوع عملکرد دوگانه مساجد یافت می شود به گونه ای که برخی مورخان غیر بومی نیز به آن اشاره نموده اند. دروازه مسجد در ایران، با دو مناره در طرفین آن یادآور خاطره بهشت بوده که در میان دو مظهر متضاد تنها محور جهان است(امین زاده،1387،ص282). مساجد همواره محل برقراری ارتباطات اجتماعی در سطح محلات و شهرها بودند. بسیاری از کنش های اجتماعی و اقتصادی مردم نظیر آموزش (مسجد مدرسه ها) و حل و فصل دعاوی، رفع مشکلات اجتماعی و حل مسائل اقتصادی در درون مساجد صورت می گرفت. حتی مساجد در زمینه امور سیاسی همواره به عنوان اهرم های کنترل و نظارت بر حاکمین سیاسی جامعه عمل می کردند(حاج سید جوادی،1378،ص83).به این ترتیب می توان گفت مساجد در جامعه ایرانی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و کالبدی تأثیرگذار بوده اند. علیرغم پیشینه مساجد در عملکردهای مختلف و تأثیرگذاری آنها برساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی جامعه، در حال حاضر از میزان تأثیرات اجتماعی اقتصادی و کالبدی مساجد کاسته شده است. به نظر می رسد از جمله علل این کاهش کم شدن دامنه فعالیت های مساجد در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، کالبدی و حتی مذهبی می باشد. همزمان با پیدایش سازمان ها، موسسات و نهاد های گوناگون اجتماعی به مرور از میزان فعالیت های مساجد کاسته شده است به گونه ای که می توان گفت حتی در عرصه مذهبی نیز با توجه به فعالیت های فزاینده رسانه های ارتباط جمعی (صدا و سیما) و ارائه برنامه های مذهبی متعدد به تدریج عملکرد مساجد در این بعد نیز تحت الشعاع قرار گرفته است. همچنین رشد بی رویه شهرها و پدید آمدن قارچ گونه ی ساختمان های بلند مرتبه و آشفتگی بصری موجود در منظر شهرها، عملکرد کالبدی مساجد نیز کم رنگ شده است. علیرغم واقعیت های موجود به نظر می رسد، هنوز برخی از مساجد در سطح شهر ها و سکونت گاههای انسانی به دلایلی چون قدمت تاریخی مسجد، تعدد و تنوع فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی آن، ویژگی های کالبدی بارز مدیریت توانمند، پایگاه اجتماعی متولیان و امامان جماعت و موقعیت جغرافیایی خاص، دارای تأثیرات اجتماعی و کالبدی ویژه ای هستند؛ از جمله این مساجد، مسجد حضرت امیر در منطقه شش تهران می باشد (تقوایی ومعروفی،1389ص3).
پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی
حجاب می تواند به زن این امکان را بدهد که به عنوان یک انسان فعّال با سایر نظام های اجتماعی همچون فرهنگ, سیاست, اقتصاد و ... رابطه ای حسنه برقرار کند, زیرا حجاب تمامی خصوصیات یک نظام فرهنگی را دارا بوده و فرد را برای ارتباط این نظام با نظام های دیگر آماده می سازد. حجاب بر بعد معنوی انسان تکیه دارد و سعی می کند او را به عنوان موجودی فرهنگی که از مهم ترین خصوصیاتش برقراری ارتباط منطقی با دیگران است, مطرح سازد.حجاب به علت آن که خصلتی نمادین دارد؛ می تواند جریان ارتباط و فعالیت دو قشر مرد و زن را در جامعه تنظیم کرده و به این سبب عناصر مثبت نظام فرهنگی را فعال و غنی ساخته, و زمینه ی تفوّق رفتار فرهنگی را بر رفتار اقتصادی و مادی فراهم آورد.هر جامعه ای دارای منابع درونی گوناگونی است. برخی از این منابع مادی و برخی دیگر معنوی است. حجاب به سبب ذخیره کردن منبع معنوی در خود, یکی از قدرت های درونی جامعه محسوب می گردد. بدین ترتیب می توان گفت که حجاب قدرت و نفوذ فرهنگی زن ـ یا بهتر است گفته شود انسان را به نمایش می گذارد, و توانایی جلب نظر هواداران انسانیت را فراهم می آورد. حجاب اسلامی نه تنها منبع قدرتی شگرف برای زن مسلمان است, بلکه موجبات افزایش نفوذ قدرت و شخصیت فرهنگی او را در جامعه ایجاد می نماید تا جایی که به علت گستردگی اجرای این حکم و تقوای رفتاری او, این قدرت مشروعیت یافته و می تواند به اقتدار منجر گردد.اما تنها تلاش و فعالیت زن مسلمان جهت به ثمر رساندن اهداف او کافی نیست؛ بلکه باید نظامی حمایتی، زن را در این اهداف معنوی پشتیبانی کند. زن باید خود را در نظامی یکپارچه که زمین و زمان را فراگرفته و به وسیله ی قادری هدایت گر اداره می شود, بیابد تا به وسیله ی درک این حمایت, قدرت را در خود حس کرده و انگیزه ی مبارزه با ظلم و محرومیت در او ایجاد شود(کوهنورد،1388،ص26).
عملکردهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مسجد
دین اسلام، حدود چهارده قرن پیش در میان مردمی که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به گواهی تاریخ یکی از جوامع عقب مانده و بدوی زمان خود به شمار می رفتند، ظهور کرد. حضرت محمد(ص)در میان چنین مردمی مأمور ارائه و تشریح کامل ترین و پیشروترین دین الهی گشت. ایشان در اولین گام تشکیل حکومت اسلامی به ساختن مسجد اقدام نمودند. مسجد قبا و مسجدالنبی به عنوان اولین مساجد امت اسلامی اگر چه به لحاظ کالبدی در اوج سادگی و خود بسندگی ساخته شدند لیکن براساس اسناد و شواهد تاریخی در زمان نبی مکرم اسلام(حتی سالهای پس از رحلت ایشان) مساجد فقط به عنوان محلی برای عبادت یا ارتباط با خدا استفاده نشدند، بلکه همواره در سیره نبوی مسجد علاوه برعملکرد عبادی دارای عملکردهای متنوع دیگر همچون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز بوده است. تنوع و کثرت فعالیت ها و عملکردهای اجتماعی مساجد در زمان رسول خدا به گونه ای بود که می توان گفت، مساجد در سیره نبوی عامل و وسیله ای برای تجلی دین اسلام و نمود عینی تلاش پیامبر (ص) برای ارتقاءزندگی اجتماعی مردم جامعه خود بودند. مسجد در صدر اسلام از چنان اهمیت والایی برخوردار بود که عده ای معتقدند در زمان پیامبر (ص) مساجد در واقع الگویی از جامعه مطلوب دینی (در مقیاس کوچک)و زمینه ای برای فراهم آمدن فضایی مناسب برای تمرین شهروندی بوده اند. مساجد همواره در طول تاریخ شکل گیری خود دارای اثرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه اسلامی بوده اند که در زمینه های گوناگون نظیر تقویت انسجام اجتماعی، ارتقاء مشارکت های مردمی، افزایش امنیت اجتماعی، ایجاد تنوع عملکردی و ارتقای حس تعلق مکانی نقش داشته اند. در محیط سنتی اسلام، استفاده از مسجد به عنوان مکانی چند منظوره برای عبادت و گردهمایی،قرائت قرآن،تصمیم گیری سیاسی و نیز مکانی برای استراحت مورد استفاده قرار می گرفت. به عنوان مثال،مسجد مدینه در صدر اسلام تنها برای ادای فریضه نماز نبود، بلکه مرکز جنب و جوش و فعالیت های دینی و اجتماعی مسلمانان، همان مسجد بود(مطهری 1349،ص40). ازعملکردهای دیگر مساجد می توان به کارکرد قضایی، کارکرد مددکار اجتماعی، کارکرد فرهنگی و کارکردهای آموزشی اشاره کرد. یکی از مهم ترین کارکردهای مساجد، کارکرد آموزشی بوده است که از بدو تأسیس مسجد، در درون آن جای گرفته است و همواره با نشیب و فرازهایی به عنوان یکی از کارکردهایی که در درون و یا کنار مسجد قرار داشته مطرح می شود. در محیط سنتی اسلام فراگیری تمام معارف و احکام اسلامی، در مسجد انجام می گرفته است. همه گونه تعلیمات دینی و علمی، حتی امور مربوط به خواندن و نوشتن در آنجا آموزش داده می شد. تا آغاز قرن چهارم هجری غالباً مساجد، در غیر اوقات نماز، نقش مدارس را ایفا می کرده اند، حتی بعدها که مراکز تحصیلی از مساجد به مدارس منتقل گردید، باز مدارس درجنب مساجد ساخته می شد و از این طریق پیوند ناگسستنی دین و علم به نمایش گذارده می شد(حاج سید جوادی، 1387، ص86).
عملکرد دیگر مساجد برپایی مراسم آیینی همچون برگزاری مراسم تعزیه خوانی، مراسم سوگواری، برگزاری مراسم دعا و نیایش در ایام ویژه است. اساساً به نظر می رسد در طراحی کالبدی و برنامه ریزی عملکردی مساجد همواره توجه خاصی به قابلیت انعطاف پذیری و تغییر عملکرد برای فضا در نظر گرفته می شده است. برای این منظور معمولاً در شهرهای اسلامی، مساجد از نظر دامنه، تنوع و حوزه عملکردی آنها به انواع مختلفی تقسیم می شدند که مساجد جامع، مساجد متوسط محله ای،مساجد کوچک و مسجد مدرسه هااز آن جمله هستند. همچنین مساجد در طول تاریخ اسلام دارای کارکرد سیاسی نیز بوده اند، همیشه مساجد به مثابه ابزار نظارتی برای حاکمان عمل می کرده اند و آنان همواره برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود مجبور به نزدیکی مساجد و عالمان و قدرت های مذهبی بودند. از این رو، حاکمان سیاسی هرگاه از عالمان و قدرت های مذهبی دور می شدند و از حمایت های آنها محروم می شدند سعی در ایجاد مساجد و قدرت های مذهبی وابسته به خود می نمودند که از آنها به عنوان مساجد وابسته درباری یاد شده است(حاج سید جوادی، 1387،ص86).همچنین کابردهای گوناگون اطراف مسجد بیانگر جوّ فعال و پویا و ارزش بالای زمین در اطراف مسجد جامع بود؛ به گونه ای که کاربری های تجاری، فرهنگی (انجمن های گوناگون، کتابخانه) جهانگردی(مهمانسراها و رستوران هاو غیره) و خرده فروشی های دیگر سبب افزایش میزام مطلوبیت محیط برای افراد جامعه می شده است. (تقوایی و معروفی،1389،ص7)
فرهنگ اسلامی
شریعت اسلام، به عنوان آخرین مرحله و منزل از سیر ادیان الهی، عبارت است از کلیه حقایق، معارف، احکام و دستوراتی که خداوند متعال دانستن و عمل به آن را برای بشر لازم می داند. دین الهی در این مرحله به نام های دین اسلام، شریعت اسلام، شریعت حضرت محمد(ص) و دین خدا نامیده می شود. هرگاه منظور از فرهنگ، مجموعه عقاید، باورها، الگوها و راه و رسم زندگی باشد، فرهنگ اسلامی عبارت است از: "مجموعه عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها، روش و شیوه های عمل متخذ از قرآن کریم و سنت معصومین (ع)باشد هرگاه معنای فرهنگ به دستاوردهای بشر و میراث اجتماعی بودن آن وسعت یابد، فرهنگ اسلامی عبارت خواهد بود از: "مجموعه آثارِ مادی و غیرمادی جوامع اسلامی که افراد آن عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها و شیوه های عمل خود را از قرآن کریم و سنت معصومین (ع) اخذ نموده باشند و در پیروی از آن هیچگونه کوتاهی عمدی به عمل نیاورند. " (علیرضا علی احمدی و گروه مؤلفان،1383،ص45)
ویژگی های فرهنگ اسلامی
-منابع مورد اتکا فرهنگ اسلامی ] قرآن کریم که وحیانی بودن آن مسجل است و سنت معصومین (ع) که امکان اقامه دین اسلام را در شرایط مختلف و اعصار گوناگون اثبات می کند[ در نوع خود بی نظیر است.
-اصول و مبانی فرهنگ اسلامی ثابت است، بنابراین فرهنگ اسلامی با نوآوری ها، خلاقیتها و ابتکارات مسلمین زوال نمی یابد.
-احکام و قوانین و الگوهای ارائه شده در فرهنگ اسلامی روشن و کاملند.
-فرهنگ اسلامی انسان را به سوی آگاهی و آزادی مسئولانه سوق می دهد و او را از اطاعت و تمکین کورکورانه قواعد اجتماعی و فرهنگ های رشد نایافته باز می دارد.
-فرهنگ اسلامی قابلیت جهانی شدن دارد.
-انتقال فرهنگ سریع و نافذ است.
-فرهنگ اسلامی در چاچوب اصول و مبانی ثابت خود به مبادله و معامله با فرهنگ های دیگر می پردازد. (علیرضا علی احمدی و گروه مؤلفان،1383، ص46)
فرهنگ و ماهیت پوشش اسلامی
ماهیت موضوع حجاب و بدحجابی در ادبیات رایج زمان ما به نحو پوشیدن لباس در محیط اجتماعی برمی گردد و از دید اکثر افراد جامعه بیشتر نمادی ظاهری است که با چشم مشاهده می شود که متأسفانه تمرکز آن هم روی نوع پوشش زنان است. اگر خانمی چادر داشته باشد یا مقنعه یا روپوشی که هیچ یک از برجستگی های بدن را نشان ندهد، پوشش و حجاب او را کامل تلقی می کنیم. به میزانی که بخشی از موها دیده می شود یا به دلیل نوع لباس- کم یا زیاد- بدن نمایی وجود داشته باشد، اصطلاح بدحجابی به کار برده می شود و اگر موهای زن به طور کلی فاقد هر نوع پوشش باشد، آن را بی حجاب تلقی می کنیم. اما این مسئله از دید دلسوزان دین شناس و اهل تفکر لایه ای عمیق تر دارد که عدم توجه به آن، جامعه را در انتخاب راه حل های مبارزه با بدحجابی به بیراهه می برد. لایه عمیق تر این موضوع به این معنا برمی گردد که آنچه از فلسفه پوشش اسلامی در آیات، احادیث و اندیشه صاحب نظران دین شناس برداشت می شود، این است که پوشش ظاهری بخشی از حجاب است و زمانی از دیدگاه اسلامی زن و مرد را می توان مؤمن دانست که علاوه بر مراقبت های کامل از در معرض قرار ندادن زیبایی های جسمی خویش،(محدوده ای که شرع منع کرده است) مواظب نحوه سخن گفتن، خندیدن، نگاه کردن و سایر رفتارهایش باشد تا توجه طرف مقابل را به جنسیت معطوف و دل های بیمار را تحریک نکند. (حسن بنیانیان،1389،ص26-27)
فعالیت فرهنگی واقعی و مؤثر چیست؟
فعالیت فرهنگی مجموعه تلاش های آگاهانه ای است که افراد، نهادها و سازمان های جامعه انجام می دهند تا تغییرات از پیش مشخص شده ای در نظام اعتقادات، ارزش ها و رفتارهای افراد مورد نظر ایجاد شود. در توضیح این مطلب باید متذکر شویم، دانشمندان معتقدند نظام فرهنگی جوامع دارای لایه بندی خاصی است که این لایه ها و ارتباط آن ها با یکدیگر قابل تفکیک و شناسایی است. اولین و زیر بنایی ترین لایه فرهنگ، جهان بینی و اعتقادات بنیادین افراد است که معمولاً ریشه در فطرت بشری دارد. از درون این لایه ها بعدی در ذهن افراد شکل می گیرد و خوب و بد، و زشتی و زیبایی در امور مختلف اجتماعی تعریف می شود. اهمیت تأثیرات تحولات پیرامون افراد به حدی است که بعضی از صاحب نظران فرهنگ مدعی شده اند: «اگر شما فرهنگ را هدایت نکنید، فرهنگ شما را هدایت می کند» و بعضی از صاحبنظران تعلیم و تربیت هم می گویند: «تأثیر تربیت غیرعمدی، ناخواسته، تصادفی و بی برنامه به مراتب بیشتر از تأثیر تربیت عمدی، کنترل شده و منظم و برنامه ریزی شده می باشد» که این مسئله اشاره به تأثیرات گسترده پیرامونی بر تغییرات اعتقادی افراد دارد. به هر حال آنچه قطعی است، بحث فرهنگ سازی آگاهانه روی متربی نیازمند دو مجموعه فعالیت است که عبارت است از:
1.تلاش آگاهانه برای تغییر و تقویت نظام اعتقادات، ارزش ها، گرایش ها و اصلاح رفتار فرد
2.مداخله آگاهانه برای اصلاح کارکردهای فرهنگی محیط روی متربی، با هدف هم سوسازی این افکار با تلاش های محور اول. (حسن بنیانیان،1389،ص103-106)
تحلیل حکم حجاب؛
حجاب اسلامی؛ اثبات قدرت فرهنگی جوان است, تا جوان به این وسیله نه تنها تمامی سرمایه هایش را به درستی به جریان اندازد و در محیط فعالیت، شهوت را از مطلوبیت دائمی بیاندازد و مردان را در جایگاه انسانی خود قرار دهد؛ بلکه بر تفکر، اراده، فرهنگ و معنویت و اخلاق (به عنوان عنصر اساسی رفتار انسانی) تأکید مبرم نماید.
حجاب اسلامی؛ قوی ترین وسیله برای جوان در راه تعدیل و همخوانی نقش های متعددی است که در خانواده، یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب اسلامی؛ جوان را به عنوان انسانی متفکر مطرح می سازد، تا قدرت تفکر و اراده ی او اجتماع را تحت پوشش بگیرد. لذا می توان گفت: حجاب در بردارنده ی سه اثر مهمّ اجتماعی است:
«رشد شخصیت جوان», «رشد فرهنگ» و «رشد اجتماع».
رشد شخصیت جوانان:
الف. ایجاد انگیزه؛
حجاب به ایجاد و تقویت انگیزه جهت فعالیت هدفدار جوان کمک می کند و نه تنها او را به عنوان انسانی فعال و پویا مطرح میسازد، بلکه تصویرجوان مسلمان را تصویرجوانی که به همراه فعالیت های علمی، اجتماعی، اقتصادی خود رسالت فرهنگی را نیز بر عهده دارد، مطرح می سازد.
ب. تنظیم رفتار؛
حجاب اسلامی به سازماندهی رفتار جوان وجامعه مددمی رساند وموجب می شود تا جوان محیط اجتماعی را شناسایی کرده و رفتار خود را با این شناخت، بازسازی فکری نموده و به سوی ارزش ها بکشاند. از همین رو، علاوه بر دقت در تنظیم رفتار خود، تلاش همه جانبه ای را در شناسایی انتظارات محیط به عمل آورده و مراحل رفتاری خود را برای دور نشدن از آن طراحی می نماید.
ج. تحرک؛
حجاب اسلامی، لباس ارتباط و فعالیت اجتماعی است. اسلام از انسان خمود و سست بیزار است. هر فرد مسلمان مسؤولیت گردش چرخه ی حیات را بر عهده دارد. لذا بازیابی مسؤولیت فردی و ایجاد زمینه ی رشد و فعالیت اجتماعی، جزء رسالت های فردی هر مسلمان است، و طرح مسأله ی حجاب جوان مسلمان خود شاهدی گویا بر ثمربخشی نقش و تحرک اجتماعی او در جامعه اسلامی است. لباس تحرک اجتماعی و زنده بودن زن در جامعه اسلامی را اعلام می نماید.
د. یگانگی رفتاری؛
حجاب هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقش های زن را فراهم می آورد و کارکرد تمامی آن ها را به سوی وحدت می کشاند. حجاب علامت و نشان درک صحیح و هدفمند زن از زندگی است که براساس آن ارزش ها شکل می گیرد و نقشها و امور زندگی او تنظیم می گردد.
ﻫ . الگوپذیری؛
حجاب اسلامی، لباس الگوی زنان عالم حضرت فاطمه زهرا است، از همین رو جوان محجبه در این لباس خود را پیرو ایشان قرار داده و زمینه های رفتاری براساس سیره ی بزرگان را می آموزد. حجاب، پیام فرهنگی این الگوی متعالی است که آن را می توان نقطه ی عظیم اتصال به ولایت دانست.
رشد فرهنگ:
از آنجا که متأسفانه فرهنگ همیشه در مقابل اقتصاد و سیاست عقب نشینی کرده است و القائات بین المللی برای همراهی فرهنگ با مقاصد اقتصادی و سیاسی، از آن چهره ای غیر مستقل، وابسته و منفعل ساخته است هرگاه عناصری از فرهنگ به جلوه گری پرداخته و بحث های فکری، فرهنگی به عنوان امر مطلوب اجتماعی راه خود را باز کرده و مورد توجه انسانها قرار گرفته، اصالت وجود جوان و احترام به ارزشهای او مطرح شده و آینده ی جوامع را امیدبخش ساخته است. در این فضا، هر زمینه ای که به کنترل هر چه بیشتر مادیات منجر گردد و بتواند انرژی ذهنی را جهت استدلات منطقی آزاد نماید، جزء عوامل رشد فرهنگ محسوب می گردد.
نحوه ی پوشش همواره به عنوان یکی از قویترین وسایل، جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جوّ جامعه به سوی تعقل و تفکر، مطرح بوده است. کارکرد حجاب در فعال نمودن عناصر فرهنگ بر هیچ کس پوشیده نیست. حجاب به استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فرهنگ به اقتصاد یا سیاست کمک نموده و به عنوان وسیله ای مهم در جهت اصلاح ساختار فکری, فرهنگی جامعه به سوی عقل سلیم و معنویت به شمار می آید. به بیان دیگر؛ حجاب در جهت دهی و ارشاد فرهنگ جامعه به سوی کانون های رشد اثر قطعی دارد.
رشد اجتماع:
حجاب اثرات معتنابهی در رشد جامعه همچون امور ذیل دارد:
1 . توسعهی امنیت و نظم در جامعه از طریق کنترل زمینههای غرایز و طغیان آنها.
2 . تبلیغ حاکمیت رفتار معقول انسانی در جامعه و عقلایی شدن رفتارها.
3 . توسعهی مسؤولیت پذیری جهت رشد و تعالی جامعه.
4 . توسعهی همبستگی میان انسانها براساس اصول پذیرفته شده ی معنوی.
5 . استحکام خانواده ها(کوهنورد،1388،ص34)
کاستی ها در حوزه ی «معرفت شناسی دینی»
دشمنان اسلام و منادیان تمدن مادی به خوبی می دانند که تنها فرهنگی که می تواند در مقابل هجوم آنها ایستادگی کرده، هم چون فرهنگ های دیگر در تمدن مادی منحل نشود فرهنگ اسلامی است. چنان که پیداست این فرهنگ، امروزه بزرگ ترین مانع سیطره ی همه جانبه کفر در جهان اسلام شده است. ازاین رو، آنها برای مقابله با آن و تعمیق و تداوم وابستگی ملت ها به فرهنگ غربی همواره در ارئه تصویری ناکارآمد از اسلام می کوشند. براثر تبلیغات مسموم جامعه ما برای رفع مشکلات و نیازمندی های خود همواره از هدایت های روشن گر مکتب حیات بخش اسلام، غفلت و از الگوهای وارداتی دیگران استفاده کرده است. عدم درک صحیح از اسلام و ابعاد آن و نبود اعتقاد کافی به جامعیت و پاسخ گو بودن آن، از بزرگ ترین موانع تولید علم مبتنی بر نگرش دینی محسوب می شود. نقشه دشمنان در راستای ترویج نگرش محدود سازی دین و مآلاً تغییر دادن ساختارهای اجتماعی، در کنار محور قرار گرفتن علوم غربی در تنظیمات اجتماعی، اصلی ترین مانع فرهنگی در سطح ملی و منطقه ای و بین المللی می باشد. بااین نگرش کسانی به اندیشه توسعه علمی بر مبنای دین روی می آورند که به جامعیت دین معتقد باشند، ابعاد مختلف آن را به خوبی بشناسند و دین را شامل مجموعه کوچک از احکام، اعتقادات و اخلاقیات در سطح فردی ندانند. اصولاً برداشت های نادرست از اسلام و توجه نکردن به همه ابعاد آن و ارائه تغییری صرفاً معنوی که متکفل امور مادی مردم نیست، یا ارائه تفسیری مادی که در حوزه پرورشی و معنویت انسان ها نقش اندکی دارد از آفات شناخت دین محسوب می شود. به بیان دیگر، ارائه هر تفسیر ناقص از اسلام حاصلی جز تداوم وابستگی به فرهنگ غرب و بازماندن جامعه از حل مشکلات نخواهد داشت. از این رو همه جانبه و وجود بینش مجموعه گرا می تواند جامعه علمی بلکه عوام را از بخش عمده ای از معضلات موجود برهاند. (کوثری و گروه مولفان،1389،ص127-131)
جبهه فرهنگی
جوانان مومن و آگاه و حزب اللهی، در هر جای کشور، باید احساس کنند، یک نیروی ارزنده برای انقلاب و کشور و آینده این تاریخ اند. مجموعه شما یک لشکر است، همان لشکرهایی که در دوره دفاع مقدس تشکیل می شد و جوانانی در سنین شما در مقاطع علمی دانشگاه، دبیرستان و حتی گاهی دوره راهنمایی دور هم جمع می شدند و با ایمان و شور و بصیرت خود لشگری را تشکیل می دادند و می رفتند و جزو مجموعه دفاع می شدند. فرق شما با آنها این است که آن ها در یک جبهه ویژه و استثنایی که در مقطع خاصی در مقابل این کشور باز شده بود و می جنگیدند، اما شما در یک جبهه مستمر و البته پرهیجان و بسیار خوش عاقبت یعنی جبهه فرهنگی و علمی و انقلابی دارید مبارزه می کنید. 26/11/79 (سید عظیم فاطمی، سال اصلاح الگوی مصرف،،ص66)
ذهن جوان
بیشترین چیزی که روی ذهن جوان، اثر می کند؛ دو عامل است: یکی تبلیغات گوناگون دشمن است؛ تبلیغاتی که جوان را نسبت به حقایق اسلام و حقایقی که در انقلاب، به عنوان مسلمات و پایه ها و ستون های اصلی اعتقاد، شناخته شده؛ سست و بی تفاوت کند. عامل دوم، عدم تبیین و دفاع صحیح از این حقایق و اصول است.، من گمان می کنم که تأثیر عامل دوم،کمتر از عامل اول نباشد. چون در نظام جمهوری اسلامی، به طور صریح و علنی، علیه اسلام و اصول اسلام و مبانی اسلام و معارف اسلام، کمتر تبلیغ می شود و میدان برای تبلیغ وسیع، باز نیست، بنابراین تبلیغ دشمن، فقط سطح معینی را می پوشاند، در حالی که عامل دوم، دیگر حد و اندازه ای ندارد. 25/6/70 (سید عظیم فاطمی، سال اصلاح الگوی مصرف،،ص24)
همبستگی اجتماعی
یکی از کارکرد های مسجد اجتماعی کردن افراد است. همبستگی اجتماعی از جمله مفاهیمی است که در دهه های اخیر در میان نویسندگان و نظریه پردازان رشته های مختلف در زمینه های علوم انسانی رواج پیدا کرده است. اصطلاح همبستگی اجتماعی برای نخستین بار توسط «امیل دورکیم» جامعه شناس فرانسوی مطرح شد. همبستگی اجتماعی در واقع شاخصی برای شناخت میزان وحدت و انسجام گروه و جامعه است و به عبارتی کشش(احساس تعلق و هم سرنوشتی) بین اعضای گروه و جامعه را نشان می دهد(تقوایی و معروفی،1389،ص10).همبستگی اجتماعی عاملی است برای تسهیل ارتباطات اجتماعی. با وجود چنین عاملی شهروندان می توانندبا یکدیگر روابط متقابل داشته و از پیامدهای مثبت آن سود ببرند. از این مفهوم تحت عنوان چسب اجتماعی نیز نام برده می شود که افراد و گروه ها را در کنار یکدیگر نگه می دارد. این چسب در واقع همان ارتباط میان افراد یک گروه است که شامل تعاملات، شبکه ها و ظرفیت ها می شود. بدون چنین چسبی ما در واقع فقط با یک گردهمایی انسان ها در کنار یکدیگر مواجهه هستیم. در سطح محله ای همبستگی اجتماعی در قالب روابط فردی و شبکه های ارتباطی بین افراد و هنجارها و ارزشهای غیر رسمی حاکم برآنها مطرح می شود. در مقیاس خرد همبستگی اجتماعی را با گروه ها و نهادهای محلی همچون انجمن ها، باشگاه ها و تشکلهای مردمی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی ساکنان یک محله، میزان و شدت پیوندهای همسایگی، وجود شبکه های اجتماعی رسمی و غیر رسمی در محله، مشارکت های مردمی در محله و وجود اعتماد اجتماعی میان افراد محله ارزیابی می کنند(الوانی و سید نقوی،1382،ص11). انسجام اجتماعی از مؤلفه های اصلی سرمایه های اجتماعی به شمار می رود. امروزه سرمایه های اجتماعی موتور محرکه برای حرکت به سوی توسعه پایدار به شمار می رو(تقوایی و معروفی،1389،ص10).
احساس تعلق به محل
احساس تعلق به گروه،جامعه و مکانی خاص از جمله احساسات ضروری در زندگی اجتماعی انسانهاست. از دیدگاه روان شناسی اجتماعی حس تعلق اجتماعی، زبان و چارچوبی را به وجود می آورد که به وسیله آن نسبت به نحوه عملکرد افراد در گروهها و اجتماعات دانش و آگاهی پیدا کنیم. وجود این حس سبب می گردد از یک سو فرد در جامعه و محیط به شکل بالنده و پویا عمل نماید. از سوی دیگر موجب می گردد که فرد، گروه و جامعه و مکان(محله،شهر و مسجدو غیره ) را متعلق به خود دانسته و در جهت اعتلا، ارتقاء و توسعه آن بکوشد. داشتن حس تعلق منجر به ایجاد حس داشتن سرنوشت مشترک می شود. حسی که از نظر روان شناسی موجب ایجاد همکاری، تعاون و مشارکت در میان اعضاءیک گروه و جامعه می گردد. حس تعلق به محیط و مکان (محله، مسجد و شهر) نیز نوعی از احساس تعلق است. وجود این حس ضمن این که برای فرد نوعی تشخص و بالندگی را به همراه دارد سبب می شود که ساکنان در فعالیت های اجتماعی مربوط به مکان مورد نظر احساس مسئولیت کرده درآن مشارکت نمایند؛ به عبارتی حس تعلق مکانی میزان مشارکت پذیری افراد یک محله یا شهر را در امور مربوط به آن افزایش می دهد(تقوایی و معروفی،1389،ص10).
راه علاج
راه علاج، آن است که مسلمانان به اسلام ناب که در آن توحید و نفی عبودیت غیر خدا از هر چیز، برجسته تر و درخشنده تر است؛ برگردند و عزت و قدرت خود را در اسلام بجویند و این چیزی است که طراحان توطئه های ضد اسلامی، همیشه از آن بیمناک بوده و در راه پیدایش آن موانع جدی می نهاده اند.10/3/69 (سید عظیم فاطمی، سال اصلاح الگوی مصرف،،ص17)
نتیجه گیری
برای اشاعه حجاب و عفاف در میان جوانان و تأثیر بر حجاب را باید در برنامه ریزی مسئولان مساجد جستجو کرد چرا که اگر بخواهیم تأثیر مساجد و فرهنگ اسلامی را در حجاب جوانان مشاهده کنیم باید اولاً مطابق با انتظارات جامعه و زمان در کنار عقاید پیش رویم ثانیاً در مساجد عملاً بیانات گفته شده تحقق یابد نه صرف اینکه سخنی گفته شود.و چون حجاب و عفاف به عنوان دونماد فرهنگی و منادی گویا و صادق از تعهد و اعتقادات افراد نسبت به فرهنگ عمومی جامعه است و از نتیج و مظاهر ایمان محسوب می شود بنابراین در درجه اول برتحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی افراد جامعه توجه کنیم و به همین دلیلی باید آگاهی ها را بالا ببریم، دیدگاه و دستاوردهای اسلام را به طور جامع در رابطه با حجاب، مسئله آن، احکام و دست آوردهای مثبت آن در فرهنگ اسلامی بیان نماییم. حجاب به استقلال فرهنگ و عدم وابستگی فرهنگ به اقتصاد و یا سیاست کمک نموده و به عنوان وسیله ای مهم در جهت اصلاح ساختار فکری و فرهنگی جامعه به سوی عقل سلیم و معنویت به شمار می رود به بیان دیگر حجاب در جهت دهی و ارشاد فرهنگ جامعه و جوانان به سوی کانون های رشد اثر قطعی دارد. بنابراین، اگر جوانان، به گونه ای برنامه ریزی شده و مفید در مساجد از نظر (آموزش مورد نیاز جوانان، کارهای فرهنگی و اقتصادی و...) پرورش یابند،هیچ تبلیغاتی نمی تواند آنان را از دین دور کند و اگر به دلایلی از مسجد دور شدند، این دور شدن موقتی است و مجدداً به مسجد باز خواهند گشت یعنی حضور همیشگی در این پایگاه موجب تربیت اسلامی و دوری از انحرافات می شود و تبلیغات و توطئه های دشمنان علیه جوانان بی اثر می شود لذا تلاش در جهت استفاده هرچه بهتر و بیشتر از این سرمایه های ملی و مذهبی وظیفه ای بردوش دست اندرکاران مربوطه است. برای رسیدن به این هدف لازم است عده ای از متخصصان امور مختلف اجتماعی، نظیر کارشناسان آموزشی، شهرسازی، جامعه شناسی، روان شناسی در شکل های مردمی داوطلبانه برای کمک به همفکری در اداره امور مساجد مشارکت نمایند. همفکری و مشارکت این افراد می تواند زمینه های گسترش فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مساجد را فراهم نماید. به طور کلی می توان گفت برای رسیدن به هدف استفاده بهینه از مساجد اصلاح سیستم مدیریتی مساجد و استفاده از تیم کارشناسی در اداره آن لازم و ضروری است. با انجام این امر می توان در زمینه های ارتقا و اثربخشی مساجد و در زمینه جذب شدن جوانان بیشتر به مساجد نیز اقدام کرد. این نتیجه به دست می آید که رعایت حجاب وپوشش اسلامی برای زنان ومردان مومن ومسلمان تکلیف الهی است .رعایت آن علاوه براین که موجب عمل به دستورات الهی می شود شخصیت فردی اجتماعی ومعنوی انسان محجوب وپاکدامن سیر صعودی پیدا می کند ونردبان تعالی وترقی را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد وازسوی دیگردرتامین بهداشت روحی وروانی خانواده ها صفا ونورانیت وامنیت درجامعه نقش به سزایی ایفا می کند .
منابع:
1-یازرلو،محسن. ابراهیمی،عبدالحمید.عباسی،رسول.تدوین الگویی از عوامل مؤثر بر رضایت نمازگزاران از مساجد و رابطه آن با وفاداری،چاپ 1392مقاله پذیرفته شده مدیریت فرهنگ سازمانی،دوره 11، شماره 3.
2تقوایی،علی اکبر.معروفی،سکینه.ارزیابی نقش مساجد در ارتقاء کیفیت محیط، چاپ 1389مقاله پذیرفته شده مدیریت شهری، شماره25.
3-الوانی، سید مهدی و سید تقوی،میر علی، سرمایه های اجتماعی: مفاهیم و نظریه ها،فصلنامه مدیریت، شماره33.
4-کوثری،علی اصغر.کتابی،محمد رضا.نیک منش،ابراهیم. نهضت علمی فرهنگی از نگاه امام خمینی(ره)، چاپ سوم: 1389،ناشر:پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
5-فاطمی،سید عظیم. منشور ولایت،چاپ اول، سال اصلاح الگوی مصرف،ناشر:اقلیم مهر-قم
6-بنیانیان،حسن. پوشش اسلامی : چالش ها و راهکارها با رویکردی به مهندسی فرهنگی، چاپ اول:1389،انتشارات سوره مهر، تهران
7- کوهنورد،مهناز.بررسی رابطه حجاب با فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان شهر ارومیه، پایان نامه 1388.
8- علی احمدی، علیرضا. مالکی، ناصر. نصر اصفهانی، محمد. حجه الاسلام و المسلمین علی احمدی،حسین. ذبیحی،علی. شناخت فرهنگ، فرهنگ سازمانی و مدیریت برآن، چاپ اول:1383،انتشارات تولید دانش،تهران.
9-امین زاده،بهناز مسجد الگوی جامعه دینی، چاپ1378، حیاط مساجد بررسی تاریخی و سیر تحول آن، مجموعه مقالات همایش مسجد، انتشارات دانشکده هنر1378.
10-حاج سید جوادی،فریبرز.مسجد مدرسه ها،چاپ1378،مجموعه مقالات همایش مسجد، انتشارات دانشکده هنر.
11- مطهری، مرتضی خدمات متقابل اسلام و ایران،شرکت سهامی انتشارات چاپ 1349.
نظرات شما عزیزان: